...
اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Sunday, June 19, 2005
30
من از زماني
كه قلب خود را گم كرده است
من از تصور بيهودگي اين همه دست
و از تجسم بيگانگي اين همه صورت مي ترسم
(فروغ)
Wednesday, June 08, 2005
يكشنبه 22 خرداد
ساعت 17-18
روبروي دانشگاه تهران
فراخواني عمومي براي اعتراض به نقض حقوق زنان در قانون اساسي
اينو مي خونم ..... با صداي زنانه يه آهنگ قديمي رو مي خونم .....ادامه مي دم به خوندنم ...... من يه زنم .... اين هيجان انگيزه ..... اين لذت داره ..... زياد
مممم .... نمي دونم ..... اين حركتا .... اين اعتراض ..... براي اعتراض به قانونيه كه احتمالا حتي شك كردن بهش مهر مرتديو برات به همراه مي ياره ..... ممممم ... نمي دونم .... به اين اعتراض قراره مجلس جواب بده ؟؟؟ ... يا شوراي نگهباني كه ...‌؟؟؟؟
نمي دونم اما خيلي دور از حتي خيالم به نظر مي آد .... شايد بشه كاراي مفيد تري هم كرد ...... فعلا ديگه نمي تونم بنويسم ..... بعدا
Friday, June 03, 2005
GOOLNARDZ
Yohohihahaha.........
vayyyyyyyy
man alan kolli shadam .............. dalilesham nemdooonam .... ama khob shadam dige .... mmm ... dige chi mikhastam benevisam ???? ...
e .... mese inke vaghean yadam rafte .... khob baadan minevisam kari ke nadare ........