تمام انچه که من تا به حال به دنبال ان بوده ام رسیدن به فکری و ذهنی است که بتواند کار هایم و زندگیم را توجیه کند.رسیدن به .واقعیت و حقیقت.اما الان به نتیجه ای دیگر رسیده ام که تمام فکر ها و تلاش های گذشته را زیر سوال می برد و ان اینکه : انسان یعنی تفکر و لذت یخش ترین کاری که انسان می تواند انجام دهد کاری است بر خاسته از فکرو واقعیت و حقیقت را می توان چنین تعریف کرد : حقیقت عبارتست از گرانترین تفکر انسان و واقعیت ارزانترین تفکر انسان
و اینکه ارزامترین هیچ گاه گرانترین نمیشود و انسان هیچ گاه به گرانترین دست پیدا نمی کند چون کاری به چنین بهایی انجام نداده است.و اینکه از کسانی که کتاب هایشان را می خوانیم نباید انتظار داشت که بتوانند از در امد خود به من قرض بدهند بلکه باید از انها بپرسم انچه خریده اند یهایش چقدر بوده است؟
چون فکر میکنم ان که به دنبال این است که به دیگران وام دهد (انکه خود کالایی خریده)خود و دیگران را سر کار می گذارد.
من فقط طی چند روز به این نتایج رسیدم ولی مطمئنم که این درست است .پس این را شروع می کنم . فعلا بسه....... لطفا نظر بدین