...
اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Saturday, December 18, 2004
وااااااااااای
اقا من میگم خوبه دیگه ننویسم!!!!!!!!!!فکر نمی کردم که خیلی ها ممکن بخوونن
واااااااااااااااای
من می ترسم
3 Comments:
Blogger Sohail S. said...
پیشنهاد: چون که حالا دیگه خیلیا می خونن!! کمی فونتتو بزرگ کن، اینجوری انگار داری یواش حرف می زنی

Blogger آ said...
همش تخصیر این نیوشا هس که فرت فرت لینک همه رو میزاره.!!؟

Blogger niyoosha said...
golnazzzzzzz!!!! hame mikhounan! agha man sharmande:)) akhe engari hame hatta manam mikhounan! manam mitarsam ke!!!
vaay!