"بر کدام جنازه زار ميزند...؟
بر کدام جنازه زار ميزند اين ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان ميگريد
اين ساز ِ بيزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاريخ ميمويد اين سيم و زِه، اين پنجهی نادان؟
بگذار برخيزد مردم ِ بيلبخند
بگذار برخيزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافي
زاری بر لقاح ِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراع ِ بلند ِ نسيم
زاری بر سپيدار ِ سبزبالا بس تلخ است
.بر برکهی لاجوردين ِ ماهي و باد چه ميکند اين مديحهگوی تباهي؟
مطرب ِ گورخانه بهشهراندر چه ميکند
زير ِ دريچههای بيگناهي؟
بگذار برخيزد مردم ِ بيلبخند
"بگذار برخيزد!