اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Saturday, February 26, 2005
9
فکر می کنم هنوز باید بخوابم
هنوز چشمام داغه
باید بخوابم تا سرد شه
اما این خوابیدن های طولانی بالاخره نابود میکنه (هم یه سری چیزو و هم یه سری کسو ) مممممم
agha man ye kooleyeh 35-40 litrye koohnavardy , ye kafshe koohnavardy , ye shalvare kooh , va ye lebase kooh mikham............... har ki poool dare baram bekhare , man vaghean esteghbal mikonam :D
چه تماشا دارد این پرده ؟ آنگاه که اضطراب , ناامیدی و شکست برای دیگران وجود دارد . من باید خیره خیره نگاه کنم و هیچ سر در نیاورم. از این ستم که بر من شده است , این آرامش ابدی که چرا از آن من است؟؟
شده است وقتهایی که بخوابم تا زودتر صبح شود . سوار تاکسی شوم و زودتربزسم . به دنبال بلیط هوابیما بگردم و با آن برگردم . تا غذا را از دست نداده ام , عجله کنم . تا ماهی از قلاب جدا نشده , بجنبم . تا آزرده نشده , ببینمش . یا نگران شوم تا رفتنش آسان شود . بله شده است , شده است بخوابم تا زودتر صبح شود
در حالی که خودکاری در دست دارم . در حالی که کلیدی را بین انگشتانم تگه داشته ام.در حالی که سیگار می کشم. در حالی که آدامس می جوم . چایی که می خورم , با دیگری حرف میزنم و تصمیمی می گیرم . عینکم را روی صورتم جابه جا می کنم یا با مشت چانه ام را می گیرم و به چیزی گوش می دهم . آنچه که با آن روی زمین می مانم . بستانکی که کودکی می مکد تا بر زمین بماند . به سختی ترکش می کند چرا که تعادلش به هم می خورد , تا وزنه ی دیگری بیدا کند
هه ...... نمی دونم چرا به قول اون اینقدر مریضم که همیشه ی خدا باید بدترین منظور حرف و کار یه نفرو بگیرمو به هیچ وجه کوتاه نیام ........................... و اگه لازم شد طرفو که منظورش شاید این نبوده و قصد خاصی نداشته و صرفا براش یه بازیه جذاب بوده تا یه حرف و کار جدی انقدر بچزونمو داغون کنم که دیگه خودمم بالا بیارم ........................................... نمی دونم چی می شه آخرش فقط می دونم داره اعصاب منو می خوره و اگه ادامه بدم بقیه هم بالا می یارن