"این که خسته شدم از همه چی و فکر می کنم که گاهی اوقات از خستگی دراومدم همش مزخرفات محضه ... این خستگی ها هیچ وقت از تنم در نمی آد... ترجیح می دادم هیچ وقت دانشگاه قبول نمی شدم و همیشه همون مدرسه بود و سال پیش دانشگاهی با همه ی بدبختی هاش و استرس هاش . کاش همیشه ادامه داشت ...
باور نمی کنی ، آره با توام . باور نمی کنی دوست داشته باشم برگردم ولی می خوام برگردم ... این جا منو راحت نمی گذاره ... رفتار آدماش اذیتم می کنه....اینجا خیلی باید خودت نباشی... باید اونی باشی که محیط مجبورت می کنه....اینجا حرف خودتو زدن خیلی خیلی جرات می خواد.....اینجا ... می دونی رفیق ! من کلی زحمت کشیدم که محیط مدرسه برام راحت تر بشه ، اون جا خوب نشده گرفتار یه جا بدتر شدم ...
این جا من خیلی وقت ها کاری رو که دوست دارم انجام نمی دم ... این جا خیلی وقت ها من خودم نیستم ...
این جا رو دوست ندارم ....
پس باز هم چشمهامو می بندم و فکر می کنم به این که آسمان همه جا یک رنگ نیست و ما می ریم ... میریم جایی که رنگش را دوست داشته باشیم .....چاره ای جز اين نيست.و گرنه تکرار خفه کننده ی ثانيه ها ديوانه ات می کند. ديوانه تر...اون قدر تنهايی که بايد از خودت يه بت بسازی، بپرستيش ، ايمانتو از دست بدی ، با خودت دوست بشی ،با خودت قهر کنی ، دوباره آشتی کنی ، حالت از خودت به هم بخوره و در نهايت از پوچی همه ی اين کارا ، سرتو بذاری رو شونه ی خودت و تا ابد گريه کنی! مدام دنبال تصويرم تو چشمای ديگران ميگردم! ديگه خستم.هیچ کس نخواهد فهمید ... من کاری می کنم که هیچ کس نفهمد ... به کمک تو هم نیازی ندارم ...
من پیراهن راه راه سرمه ای- طوسی خود را می پوشم و به هیچ کس اجازه نمی دهم بفهمد ...
لبخند می زنم، با مادرم حرف می زنم ، با بابا بحث می کنم تا هیچ کس نفهمد ...با همه خیلی خوب رفتار می کنم .... یه هویی رابطه هامو قطع نمی کنم چونممکنه بقیه ناراحت شن.....نمیگم هیچیمو تا هامه براشون اینسوال پیش بیادکه چرا تکلیفم با زندگیم مشخص نیست......همه چی که می خواستمو ول می کنم....تا ..... با همه مهربان و خوشرو می شوم و آن قدر در جمع آنها می مانم تا خودشان خسته شوند ولی هیچ نفهمند ...
گریه نمی کنم ، غذاهایم را می خورم تا زیر چشمهایم گود نیافتد ... به حرف مامان گوش می کنم .... تا هیچ کدامشان نفهمند .
تو می دانی ، نه ؟ می دانی که هیچ کس نمی فهمد ...
من در این سرمایی که همه گرمشان است از سرما می لرزم و این را هیچ کس نمی فهمد ... این را هیچ کس نمی فهمد و من نباید بگذارم که بفهمد ... من نباید به هیچ کس بگویم که این شب ها را چگونه می گذرانم .
من باید خوب باشم در وقتی که خیلی بدم و این خیلی سخت است .... خیلی سخت ..
ولی من قول می دهم ... قول می دهم که لباس راه راهم را بپوشم و هیچ کس نفهمد ....ولی از نظر خودم من نباید به دنیا می اومدم ... من متعلق به این جا نیستم ... با کابوس هایی که هر شب می بینم ، با این که دیگه توی خواب هم گریه می کنم .... نمی تونم کنار بیام.
تکرار ... تکرار .. تکرار ... راست می گی وقتی طبیعت هم همه چیش روی تکرار می چرخه وقتی جهان یه چیزه تکراریه ... واقعا چه انتظاری میشه داشت ... ما که نمی تونیم عظیم تر از جهان عمل کنیم ، می تونیم ؟ ...
.....ما فقط یه جزء کوچیکیم ... اما ، همیشه یه اما یی وجود داره که باعث می شه بتونیم ادامه بدیم . اما ما می تونیم
و هر دفعه انقدر باید برا حرفات و کارات به حاشیه بری که همه چی یادت بره....."
couple! behesh migam in dafe bere sare asle matlab:D
chizeee... nabayad be donya mioomadi? bishin babaaaa... naboudi man rooze avval kio too daneshga mishnaskhtam?
tekraar nist !
ino bebin :
movazi ro migam ...
...
sAlaam!
che templatet ghashang shode ! :-*
ممنونم
pas oun bala, Go0OlnaRz chi shod?!:D
khob aghaye fereydooon nafahmidam manzooret o avalesh ... taze alan fahmidam :-"
chi kar konam khob hala ???////
vali nemidoonam shaayad taghsire oonaam nist,
shayad man kheili loosam,ye bachche soosool,
avvalesh:
akh joon belakhare daaneshgah ghabool shodam,
badesh:
inam ke hamoone, hamoon bi hoselegi e hamishegi,
yavaash yavaash,
dobaare bayad khodam o vefgh midaamdam,
vali ye joor doo joor nistan ke,
dige man mohammad rostami naboodam,
dar mogheiat haye motafaavet motafaavetam,
masalan mohammad rostami fereydooni,
ya mohammad rostami niushaaeii,
ya mohammad rostami hasaniiiiiiii,
too khoonam ke
"bachche inghadr vel nagard,in che nomrehaaeii?",
vali man ye chiz dige mikhaastam,
ye doosti ke injoori nabaashe,
masalan bar o bach e dabirestaan,
vali oonam dige bar o bache e daaneshgah e khodeshoon boodan,
faghat ye raah e dige bood,
khodam 2 ta besham,
zarfiatesham daashtam,
sakhti kaar baavar kardanes e