...
اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Tuesday, August 30, 2005
37
زندگي چيست ؟ رنجنامه اي كوتاه
خنده هاي ما . نوايي ناجور و پر هياهو
زهدان مادران رخت خانه اي كه در آن
خود را مي آراييم براي اين مضحكه ي كوتاه
آسمان . تماشاگري تيزبين
كه مي نشيند و نشان مي كند هر بازيگر خطاكار را
گورهاي ما كه پنهانمان مي كنند از چشم آفتاب كنجكاو
پرده اي كه فرو مي افتد در پايان بازي
بدين سان . بازي كنان مي رويم تا واپسين استراحت
تنها ما به مرگي راستين مي ميريم
و اين ديگر بازي نيست
(سروالتر رالي)
4 Comments:
Anonymous Anonymous said...
هر تولدی را مرگیست

به همان زیبایی اما

پیش از آن باید زیست
Simone de Seauvoir

It was but yesterday I thought myself a fragment quivering without rhythm in the sphere of life.
Now I know that I am the sphere, and all life in rhythmic fragments moves within me.

sand & foam
Gibran Khalil Gibran

http://4umi.com/gibran/sand_and_foam/

yekam shadtar bash baba
khosh begzare

Anonymous Anonymous said...
Thank you!
[url=http://icuwpoha.com/hqht/tbky.html]My homepage[/url] | [url=http://nonzaint.com/pkae/hbhj.html]Cool site[/url]

Anonymous Anonymous said...

Anonymous Anonymous said...
Good design!
http://icuwpoha.com/hqht/tbky.html | http://acnwevya.com/bupr/qcur.html