اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
و تو از من می گذری
به سمت شادمانی های عاریه
و نامم
کنار لب های تو
مچاله می شود
dashtam shere mikhoondam...vase hame yeki neveshtam...sale not mobarak...:)
inam ye shere shad!:D
باد بهاری در دل ها
رونق هستی بخشیده
قطره ی شبنم بر گل ها
مِی شده ، مستی بخشیده
خوش بوَد اکنون مستانه
با تو ره صحرا گیرم
مست طرب چون پروانه
در بر گل ها جا گیرم