تمامی اندوه من
جنگلی ست خشک
که در آن
پرنده گان خونین بال
نوای فغان سر داده اند.
بهتر از این برهوت را
تو یقینا خواهی یافت
اما
من به همین هم دل خوش کرده ام.
نشسته ام و خیره
زیر درختی خشک را می کاوم
و به خس خس صدایی گوش فرا می دهم.
به زودی زیر درخت عریان دفن خواهم شد،
در میان لاشه های پرنده گان،
و خواهم پوسید.
(پرلاگرکوئیست-اندوه )1916