...
اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Monday, June 25, 2007
در هر حرفه ای که هستید نه اجازه دهید که به بدبینی های بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی و برای هر فردی پیش می آید شما را به یاس و ناامیدی بکشاند.
در هر جا که هستید نخست از خود بپرسید:
من برای یادگیری و خودآموزی خود چه کرده ام! سپس همچنان که پیش می روید بپرسید من برای کشورم چه کرده ام ؟! و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس شادی بخش و هیجان انگیز برسید که شاید، شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشته اید.
اما هر پاداشی که زندگی به تلاش هایمان بدهد یا ندهد هنگامی که به پایان تلاش هایمان نزدیک می شویم همه ما باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوئیم:
من آنچه درتوان داشته ام انجام داده ام.
(پاستور)
1 Comments:
Blogger Nazanin said...
khoob bood ...