اینجا هست برای ثبت لحظه های ریز و درشتی که با هر یک به گونه ای زندگی کرده ام، لحظه هایی که هر یک رنج ها و شادی هایی را یادآورند. هر چند بر این باورم که رنج های عظیم و شادی های بی پایان را در جایی جز درون خود نمی توان جای داد، و همین طور هیچ لحظه ای را نمی توان به لحظه هایی که در پیش داریم و به آنان که از سر گذرانده ایم تعمیم داد. ولی شاید بتوان همین اندک لحظه ها را دست مایه ای قرار داد تا که این راه را آسوده تر و امیدوارانه تر به پایان رساند.
Tuesday, October 16, 2007
انارهای قرمز پائیزی، هوای بارانی که در پیش است، دلی که صبوری اش را به محک گذاشته ام، آهنگ ها و کتاب های تازه، و ...،
هنوز،
بهانه های کافی برای زنده ماندن و زندگی کردن را، برایم فراهم می آورند.