مکالمات خانوادگی:رفتم در حموم رو باز می کنم بلند می گم که: سوکس! آقا سوکسه! خاله سوکسه؟! خودتونو معرفی کنید!کمی این گفتگو رو ادامه می دم شاید اثر کنه!
بعد از چند دقیقه، داداشم صدا می زنه که خب اگه سوسک هست بکشش، به جا ایینکه از طریق گفتگو وارد عمل شی!!
-من: نه دارم صدا می زنم که اگه هستن بیان بیرون!
-می گه: آهان! پس داری رو ایجاد ارتباط با دیگر موجودات سرمایه گذاری می کنی! ادامه بده! با آدما که به جایی نرسیدی!
-من: سوکس! خاله سوکسه! ...
گفتم هم تشکر کنم هم در جریان باشین، کلن!
:دی :ی!
ghoooooooooooo