چه آشوبی است
در قلب تو دریا!
ماهیان بزرگ، ماهیهای کوچک را شکار میکنند
ماهیهای کوچک، جلبکها، حشرهها
ارواح کهنهی دزدهای دریایی
در غارهای تو پنهان میلرزند
غرق شدگانت هنوز
در انتظار رهائی
در کف موجها خیرهاند
و تو آنقدر آرامی
که سر بر زانویت میگذاریم
و به خواب میرویم.
دلشورههایت
کودکان تواند
و تو دوستشان میداری
غرقشدگان، ملاحان، بادهای گمشده
فرزندان تواند
و تو دوستشان میداری.
چه غلغلهیی است
در قلب تو دریا
و چه لبخندی
بر چهرهی آرام تو.